خیلیها با دیدن ارقام روی تابلو گمان میکنند که در بورس کالا شانس بیشتری برای تصاحب خودرو با قیمت کمتر خواهند داشت اما حقیقت این است که پس از تجربه آنچه دیروز در عرضه پژو 207 روی داد، باید گفت که عملاً تفاوت قیمتی میان بورس و بازار وجود ندارد و حتی خریداران از طریق بورس کالا به نوعی ضرر کردهاند.
روز گذشته 1000 دستگاه پژو 207 در بورس کالا عرضه شد و با میانگین قیمت 343 میلیون تومان به فروش رسید. شاید در نگاه اول، معامله پرسودی باشد؛ چرا که قیمت 207 دندهای در بازار حدود 420 میلیون تومان برآورد میشود و با نرخ معامله شده در بورس 80 میلیون تومان تفاوت دارد. بعضیها معتقدند که سود شیرینی نصیب معاملهگران بورس کالا شده و بد نیست آنها هم شانس خود را امتحان کنند. اما واقعیت ماجرا چیست؟
ابتدا باید به این نکته توجه کرد که در طرحهای فروش با خودروهای پرمتقاضی مثل محصولات بهمن موتور یا ایران خودرو اغلب قیمت نهایی از نرخ پایه بالاتر است. مثلا در عرضه دیگنیتی شاهد بودیم که قیمت تابلو به حدود یک میلیارد و 286 میلیون تومان رسید که در مقایسه با نرخ پایه 821 میلیونی، در حدود 465 میلیون تومان اختلاف داشت. درواقع همین جا باید گفت که الزاما تمامی خودروهای عرضه شده در بورس با قیمت پایه اعلامی معامله نمیشوند.
اما این همه ماجرا نیست. بعد از اینکه با موفقیت یک خودرو را در بورس کالا خریداری کردید، حالا نوبت به پرداخت مالیات و عوارض میرسد. خریداران باید به سایت خودروسازی مربوطه مراجعه کنند و بین 11 تا 13 درصد از رقمی که در بورس کالا ثبت سفارش کردهاند، به عنوان مالیات و عوارض پرداخت کنند. برای مثال امروز بااینکه خریداران 207 سفارش خود را با 343 میلیون تومان ثبت کردند اما باید جدا از این رقم 11 درصد از آن را (برابر با 38 میلیون تومان) در وبسایت ایران خودرو به حساب شرکت واریز کنند.
همچنین هزینههای دیگری مثل هزینه بیمه شخص ثالث، هوشمندسازی، صدور و ارسال کارت مشخصات خودرو، هزینه پست سند مالکیت، هزینه تولید پلاک و شمارهگذاری وجود دارد که عموما بین 4 تا 5 میلیون تومان برای خریدار آب میخورد. همچنین نباید خواب پول را فراموش کرد. گرچه در بیشتر طرحهای فروش بورس کالا خودروها سه ماهه تحویل مشتری میشوند اما همین مدت تقریبا برابر با 5 درصد سود سپرده بلندمدت است. بنابراین وقتی دقیق نگاه کنید، میبینید که قیمت پژو 207 در بورس کالا با مالیات، عوارض و هزینه بیمه نه 385 میلیون تومان بلکه درنهایت 405 میلیون تومان برای مصرفکننده تمام میشود.
درواقع این اختلاف 62 میلیون تومانی میان نرخ 343 میلیونی معامله شده در بورس کالا و بهای تمام شده 405 میلیونی برای مصرف کننده همان نکته مبهمی است که کمتر به آن اشاره میشود. این عدد صرفا 15 میلیون تومان پایینتر از نرخ بازار است و با سود 80 میلیونی متصور شده زمین تا آسمان فرق میکند، حال آنکه موعد تحویل خودرو سه ماه کاری ذکر شده است و باید مساله خواب سرمایه را نیز در نظر گرفت که با احتساب سود بیست درصدی بانک، احتمالا رقم مذکور حتی بیشتر از قیمت بازار تمام خواهد شد.
به عبارت دیگر اگر متقاضی به جای ثبت نام در بورس کالا به یکی از نمایشگاههای سطح شهر مراجعه می کرد، میتوانست خودرو مد نظر خود را در لحظه تحویل گرفته و سه ماه نیز استفاده کند و در نهایت رقمی کمتر (نسبت به قیمت بورس کالا) بپردازد!

در واقع بسیاری از افراد با دیدن ارقام روی تابلو گمان میکنند که در بورس کالا شانس بیشتری برای تصاحب خودرو خواهند داشت. گرچه تاحدی این نظریه درست است اما نباید فراموش کرد که بورس بر اساس عرضه و تقاضا کار میکند و اگر تقاضا بیشتر شود، دیگر خبری از سود نخواهد بود. چه بسا در همین در طرح فروش هم عدهای ضرر کردند!
باتوجه به اینکه قیمت پیشنهادی یک روز قبل از عرضه در سامانه معاملات ثبت میشود، قیمتگذاری با چیزی که در بورس اوراق بهادار اتفاق میافتد متفاوت است. درواقع شباهت زیادی با مزایده دارد و باید یک رقم پیشنهادی مناسب را در سامانه ثبت کنید. همین عامل سبب میشود که اطلاع دقیقی از پایینترین قیمت معامله نداشته باشید و اگر اشتباها یک عدد گزاف را وارد کنید، نه تنها خودرو را گرانتر از بازار میخرید بلکه باید سه ماه یا حتی بیشتر برای تحویل آن صبر کنید! در عرضه اخیر 207 عدهای از خریداران عدد 366 میلیون تومان را ثبت کردند که با فرمول بالا درنهایت 430 میلیون تومان برای خودرو پول دادهاند. به عبارت دیگر ۱۰ میلیون تومان گرانتر از بازار!
این افراد اگر قصد انصراف هم داشته باشند، فقط بیشتر ضرر میکنند. چراکه طبق قانون بورس کالا میبایست 5 درصد از قیمت معامله شده را به عنوان ضرر و زیان به کارگزاری پرداخت کنند. به همین دلیل متقاضی بخت برگشته پژو 207 باید بین 10 میلیون ضرر بازار یا 18 میلیون تومان زیان بورس کالا یکی را انتخاب کند. به نظر میرسد عدهای هنوز اطلاع دقیقی از ثبت سفارش در بورس کالا ندارند و همین موضوع سبب میشود که گاها خودرو را گرانتر از بازار بخرند.
فرآینده پیچیده بورس کالا و ناآشنایی برخی خریداران در کنار صفهای میلیونی قرعهکشی برای محصولات قدیمی، نه تنها منجر به کاهش قیمت نمیشوند بلکه شیب آرامی برای افزایش قیمت میسازند که با وعدههای وزارت صمت و مسئولان کاملا در تضاد است. بورس کالا میتوانست منابع جدیدی برای خودروسازان ایجاد کند و آنها را از زیان دهی خارج کند اما ساختار مدیریتی تودرتوی این شرکتها و فساد گسترده اجازه چنین کاری نمیدهد.
به علاوه مابهالتفاوت قیمت پایه و نرخ فروش بورس کالا برای مصارفی مثل توسعه حملونقل عمومی یا تسهیلات به زوجهای جوان فاقد خودرو هزینه میشود که در کوتاه مدت نمیتواند در صورتهای مالی خودروسازان تغییر ملموسی ایجاد کند. بنابراین برخلاف آنچه تحلیلگران میگفتند، بورس کالا با این عرضههای محدود نتوانسته وضعیت بازار را بهبود دهد و در آینده پتانسیل این را دارد که به یکی از مشکلات مهم صنعت خودرو ایران تبدیل شود.